صفحه شخصی پیمان شبستانی   
 
نام و نام خانوادگی: پیمان شبستانی
استان: گیلان - شهرستان: آستارا
رشته: کارشناسی نقشه برداری - پایه نظام مهندسی: دو
شغل:  مسئول دفتر فنی / کارشناس نظام مهندسی گیلان
شماره نظام مهندسی:  12399
تاریخ عضویت:  1389/09/03
 روزنوشت ها    
 

 هر روز با یک مثل فارسی بخش عمومی

15

چندی قبل روزنوشتی با عنوان ریشه تاریخی اصطلاح بوق سگ ارسال کردم که با استقبال دوستان مواجه شد پیرو همون گفتم هرازگاهی ریشه برخی از امثال و حکم پرکاربرد رو براتون ارسال کنم تا با هم ازشون بهره ای برده باشیم
تمامی امثال و حکم برگرفته از کتاب ریشه های تاریخی امثال و حکم تالیف مهدی پرتوی آملی هست

اصطلاح "از کوره در رفتن"
ااین مثل در مورد افرادی به کار می رود که سخت خشمگین شوند و حالتی غیر عادی و دور از عقل و منطق به آنها دست دهد . در چنین مواقعی چهره اشخاص پر چین و سرخ می شود ، رگ های پیشانی و شقیقه ورم میکند ، فریاد های هولناک می کشند و خلاصه اعمال و رفتاری جنون آمیز از آنها سر میزند .
ااما ریشه و علت تسمیه این ضرب المثل :
کوره ی آهنگری که در قدیم با زغال سنگ و زغال چوب و در عصر حاضر با برق و نفت و گاز روشن می شود ، برای جدا کردن آهن از سنگ گداخته آهن به کار می رود . در کوره ، اهن را تا آن اندازه حرارت می دهند که به صورت مذاب در آید و از آهن مذاب برای ساختن آلات و ابزار زندگی استفاده می کنند . برای گداختن آهن رسم و قاعده برای آن است که درجه حرارت کوره آهنگری را تدریجا بالا می برند تا آهن سرد به تدریج حرارت بگیرد گداخته و مذاب می گردد ، چه اهن ها بعضا این خاصیت را دارند که چنانچه غفلتا در معرض حرارت شدید و چند صد درجه قرار گیرند ، سخت گداخته می شوند و با صدای مهیبی منفجر شده و از کوره در میروند ، یعنی به خارج پرتاب می شوند . افراد سریع التاثر و عصبی مزاج اگر در مقابل حوادث غیر متقربه قرار گیرند ، آتش خشم و غضبشان چنان زبانه می کشد که به مشابه همان آهن گداخته از کوره اعتدال خارج می شوند و اعمالی از آنها سر میزند که پس از فرو کش کردن غضب از کرده خود پشیمان می شوند و اظهار ندامت می کنند . غرض از تمهید مقدمه بالا این است که چون اعمال غیر طبیعی و غیر ارادی ناشی از افراد عصبی مزاج ، با انفجار و از کوره در رفتن آهن گداخته تشابه دارد ؛ لذا اصطلاح از کوره در رفتن در مورد افراد تند خو و خشمگین که قدرت توانایی کنترل اعصاب را ندارند معانی و مفاهیم مجازی پیدا کرده است

دوشنبه 7 مرداد 1392 ساعت 10:22  
 نظرات    
 
امیر یاشار فیلا 19:44 دوشنبه 7 مرداد 1392
2
 امیر یاشار فیلا

سپاس از شما، آقای مهندس شبستانی عزیز.
سودمند و آموزنده بود.

اگر منبع و مرجعی را هم که این مطالب را از آن‌جا نقل می‌کنید، در پایانِ نوشته‌ها بیاورید،
روزنوشت‌هایتان سروشکلی اصولی‌تر و علمی‌تر پیدا خواهند کرد.

پاینده و شادکام باشید.
علی غفاری 14:29 سه شنبه 8 مرداد 1392
1
 علی غفاری
دوست عزیزم سلام و خسته نباشید.
ارسال نوشته های مشابه می تواند در حفظ فرهنگ فارسی بسیار مفید و موثر باشد.ضمنا اگه مقدور بود دو مثل 1- طرف اهل بخیه است و 2- در بین پیامبران جرجیس را انتخاب کرده را ریشه یابی و ارسال کنید متشکرم.
شادیه صوفی 08:55 چهارشنبه 9 مرداد 1392
1
 شادیه  صوفی

کرمچاله ها؛ دروازه هایی به سوی ابدیت

فاصله ما از مرکز خوشه کهکشانی سنبله تقریباً 55 میلیون سال نوری است. این فاصله به حدی زیاد است که اگر بخواهیم با پیشرفته ترین فناوری های موجود و سریع ترین موشک هایی که در اختیار داریم به این خوشه کهکشانی سفر کنیم تقریباً 750 میلیارد سال طول می کشد تا به آنجا برسیم.

حال فرض کنید در حالیکه با سفینه فضایی خود در حال سفر در پهنه کیهان هستید به ناگهان یک تونل اسرارآمیز در برابرتان گشوده شود. شما با سفینه فضایی خود وارد این تونل می شوید و در چشم بر هم زدنی خود را در آن سوی تونل می یابید. از دهانه دیگر تونل که خارج می شوید با کمال تعجب می بینید که در نزدیکی یکی از کهکشان های خوشه کهکشانی سنبله هستید. بدین ترتیب شما راه هزاران میلیون ساله را در چشم بر هم زدنی پیموده اید!

آیا چنین داستانی ممکن است واقعی باشد؟ آری! در سال1921 ریاضیدانی آلمانی به نام هرمان وِِیل هنگام حل معادلات نسبیت عام اینشتین با پاسخی عجیب و غیرمنتظره مواجه شد. وِِیل دریافت که بر مبنای نسبیت عام ممکن است میان دو نقطه بسیار دور در پهنه کیهان به ناگهان تونلی تشکیل شود و آن دو نقطه را به طور میان بُر به همدیگر متصل کند. در این صورت با عبور از درون این تونل در یک چشم بر هم زدن می توان از این سر کیهان به آن سوی آن رسید.

سایر فیزیکدان ها طی دهه های بعدی تحقیق بر روی ویژگی های این تونل های اسرارآمیز کیهانی را ادامه دادند و فیزیکدان مشهوری به نام جان ویلر در سال 1957 میلادی نام این تونل های شگفت انگیز را "کرمچاله" گذاشت.

بعدها مشخص شد که کرمچاله ها علاوه بر دو نقطه مکانی حتی می توانند دو نقطه زمانی مختلف را نیز به طور میان بُر به همدیگر متصل کنند. به عنوان مثال چنین کرمچاله هایی می توانند لحظه حال را به لحظه ای در گذشته یا آینده بسیار دور وصل کنند. بدین ترتیب با عبور از درون این نوع کرمچاله ها عملاً می توان در بُعد زمان به آینده یا گذشته سفر کرد. یکی از مشهورترین نوع از چنین کرمچاله هایی که می توانند نقش ماشین زمان را ایفا کنند، کرمچاله های موریس-ثورن نام دارند.

در اواخر دهه 1980 میلادی دو فیزیکدان به نام های مایکل موریس و کیپ ثورن کشف کردند که چنانچه یک کرمچاله با سرعت بسیار زیادی به دور خود بپیچد به طوری که دو دهانه ابتدایی و انتهایی آن در مقابل هم قرار گیرند عملاً به یک ماشین زمان تبدیل خواهد شد. در این صورت با عبور از درون این کرمچاله و بازگشت به دهانه ورودی آن می توان به گذشته سفر کرد!

اما از همه اینها عجیب‌تر آنکه کرمچاله‌ها حتی می توانند نقش تونل هایی را برای اتصال جهان های موازی به همدیگر ایفا کنند. به عبارتی کرمچاله ها درواقع ممکن است کانال‌هایی باشند برای خروج از این جهان و ورود به جهان‌های دیگر.


http://multi-verse.blogfa.com/post/5
مجید صابر 21:47 چهارشنبه 9 مرداد 1392
0
 مجید صابر
ممنون بابت قبول زحمت.
پیمان شبستانی 12:06 پنجشنبه 10 مرداد 1392
1
 پیمان شبستانی
مهدس فیلای عزیز با تشکر منبع مثل ها قید شده
ریشه های تاریخی امثال و حکم تالیف مهدی پرتوی آملی کتابی 600 صفحه ای به ارزش 40000 تومان هست که البته ارزشش بیشتر از این ها هست

مهندس صابر عزیز از شما هم ممنونم
مهندس غفاری عزیز حتما در صورت نوشته شدن در کتاب براتون ارسال خواهم کرد

خانم مهندس صوفی از شما هم ممنونم که مثل فارسی رو به کرمچاله ارتباط دادید:-D
امیر یاشار فیلا 02:46 آدینه 11 مرداد 1392
1
 امیر یاشار فیلا

سپاسگزارم پیمان جان.
البته من با این گمان که شما این رشته نوشته‌ها را از منابع گوناگون گردآوری خواهید کرد، توصیه‌ام
معطوف به بخش‌های بعدیِ این رشته مطالب بود.
باز هم سپاس.


خانم مهندس صوفی هم به احتمال فراوان قصد داشته‌اند این کامنت را در پای روزنوشتِ «سیاهچاله، سپیدچشمه‌ی ‌استیون هاوکینگ» درج کنند.
به هر حال، از شما هم سپاسگزارم خانم مهندس صوفی.
نوشته‌ی آموزنده و الهام‌بخشی را به اشتراک گذاشته‌اید.
پیمان شبستانی 00:51 شنبه 12 مرداد 1392
1
 پیمان شبستانی
نه همشون از یک کتاب هستن البته پذیرای توصیه های شما هستیم
محسن نیک 16:21 شنبه 12 مرداد 1392
1
 محسن نیک
سپاس مهندس عزیز . جالب و آموزنده بود
نیما محسون 21:58 سه شنبه 15 مرداد 1392
0
 نیما محسون
سپاسگزارم
موسی غلامحسینی 22:55 چهارشنبه 16 مرداد 1392
0
 موسی غلامحسینی
ممنون جالب بود