www.iiiWe.com » آیا می دانید اصطلاح بوق سگ از کجا آمده است؟

 صفحه شخصی پیمان شبستانی   
 
نام و نام خانوادگی: پیمان شبستانی
استان: گیلان - شهرستان: آستارا
رشته: کارشناسی نقشه برداری - پایه نظام مهندسی: دو
شغل:  مسئول دفتر فنی / کارشناس نظام مهندسی گیلان
شماره نظام مهندسی:  12399
تاریخ عضویت:  1389/09/03
 روزنوشت ها    
 

 آیا می دانید اصطلاح بوق سگ از کجا آمده است؟ بخش عمومی

26

یکی از از اصطلاحاتی ست که تقریباً دیگر کسی ریشه و منشاء آن را به یاد ندارد. بوق سگ از اصطلاحات بازاری است و منظور از بکاربری آن، تا دیر وقت کار کردن می‌باشد. مثلاً گفته می‌شود:« تا بوق سگ کار می‌کنم و فلان و بهمان» یا « بچه که نباید تا بوق سگ بیرون از خونه باشه که…!» در همه این جملات بوق سگ دلالت بر مفهوم دیر وقتی و زمان طولانی از حد بیرون دارد.

و اما ریشه آن: می‌دانید که بازار در ایران از جایگاه خاصی برخوردار بوده و هست . بازارهای ایرانی که خاص فرهنگ ایران است معمولاً شامل دو محور اصلی عمود بر هم بود که در وسط بهم رسیده و «چهارسوق» اصلی یا بزرگ را می‌ساختند. بازار بسته به بزرگی و کوچکی اش و تعداد بازاریانِ شاغل در آن می‌توانست چندین چهارسوق فرعی و کوچک نیز داشته باشد.

اما ورودی و خروجی این بازارها منحصراً از دو سر محورهای اصلی بود. با این تعریف بازارهای سنتی ایرانی دارای چهار مدخل می‌شود که در دو انتهای دو محور اصلی واقع بوده که با درهای بزرگ چوبی بسته می‌شد.
حفاظت از این بازارها البته کاری مهم و درخور توجه بود. اگرچه هر حجره با دری چوبی بسته می‌شد، اما این درها از امنیت مطلوبی برخوردار نبوده و به راحتی می‌توانستند شکسته شوند. از این رو امنیت بازار وابسته به درهای اصلی و نگهبان بازار بود. این نگهبانان از سر شب (دم اذان مغرب) تا دم صبح (بعد از اذان صبح) موظف به پاسداری از بازار بوده و مرتباً در طول بازار در حال گشت زنی بودند.

اما از آنجا که بازار بزرگ و امکان بازبینی همه جای آن غیرممکن بود، نگهبانان، سگانی درنده و گیرنده داشتند که به «سگ بازاری» موسوم بودند. این سگان غیر از مربی خود هر جنبده‌ای را مورد هجمه قرار داده و پاچه می‌گرفتند. از این رو با نزدیک شدند مغرب و بسته شدن درهای بازار و طبعاً رها شدن سگاهای بازاری، نگهبانان در بوقی بزرگ که از شاخ قوچ ساخته می‌شد و صدایی پرطنین و گسترده داشت می‌دمیدند که یعنی در حال باز کردن سگان و رها کردنشان در بازار هستیم. زودتر حجره ها را تعطیل کرده و از بازار خارج شوید. به این بوق که سه بار با فاصله زمانی مشخصی نواخته می‌شود «بوق سگ» می‌گفتند. این بود که مشتری آخر شب نیز حونش پای خودش بود!یعنی با شنیدن بوق سگ از بازار خارج نشده و حالا هر آن ممکن است مورد هجوم سگان درنده بازاری قرار بگیرد.

حال هرگاه کسی تا دیروقت به کار مشغول باشد و یا دیر به خانه برگردد می‌گویند تا بوق سگ کار کرده یا بیرون از خانه بوده است. همچنین افرادی را که زود عصبی شده و پیش از پرس و جو و کشف حقیقت به پرخاش می‌پردازند را سگ بازاری می‌گویند که قدرت تشخیص دزد از بازاری را نداشته و بی علت پاچه افراد را می‌گیرفت.

دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 10:53  
 نظرات    
 
شکوفه سلیمی 19:26 دوشنبه 30 اردیبهشت 1392
1
 شکوفه سلیمی
عنوان روزنوشتتون جذبم کرد :-)
محمد سمیعی 23:36 دوشنبه 30 اردیبهشت 1392
1
 محمد سمیعی
ممنون
مائده علیشاهی 00:18 سه شنبه 31 اردیبهشت 1392
1
 مائده علیشاهی
ممنون از مطلب جالبتون...
امیر یاشار فیلا 08:05 سه شنبه 31 اردیبهشت 1392
1
 امیر یاشار فیلا

سپاسگزارم پیمان جان.

آیا اطلاع دارید اصل این نوشتار در چه کتاب یا مرجعی انتشار یافته است؟
پیمان شبستانی 00:53 چهارشنبه 1 خرداد 1392
0
 پیمان شبستانی
از اظهار لطف دوستان ممنونم
والا مهندس جان اصلش رو نمیدونم متاسفانه
سید ابراهیم موسوی نژاد 07:23 پنجشنبه 2 خرداد 1392
1
 سید ابراهیم موسوی نژاد
جالب بود
پروین پروردی 14:49 پنجشنبه 9 خرداد 1392
1
 پروین پروردی
مطلب جالبی بود و روز نوشت خوبی
میلاد وطن خواه 18:47 دوشنبه 14 مرداد 1392
1
 میلاد  وطن خواه
تشکر مهندس. جالب بود.